محل تبلیغات شما

خلاصه مطلب بی مقدمه و حاشیه اینه که گاهی آدم ها مسیرشون رو انتخاب میکنن و در مقابل گاهی این جاده اس که آدم ها رو انتخاب میکنه. اولی یعنی انتخاب کردن. یعنی این تویی که می اندیشی و بر اساس سطح اخلاق و دانشت مسیر درست یا غلط رو انتخاب میکنی. و دومی یعنی انتخاب شدن یعنی اینکه تو داری مثه گاو در جاده های پیچ در پیچ زندگی نشخوار میکنی و گاهی که به چند راهی میرسی، باز هم مثه گاو سرتو میندازی پایین و میری. بالاخره یه چیزی از توش درمیاد دیگه!

 

باز هم خلاصه و بی مقدمه و حاشیه اینو بگم که من انتخاب کردم. تموم آن چه که از نظر اطرافیانم طلا بود فروختم و به جاش مس خریدم. انتخاب سختی بود. ولی خدا رو چه دیدید. شاید مس هم روزی طلا شد!

یاد اون کلیپه افتادم که دختر دو سه ساله (یا چهار پنج ساله!) داداششو صدا میزنه و با هیجان میگه : "داداش! من .وزیدم!". اینو از این جهت نمیگه که کار خوب یاد بدی کرده. به نوعی داره افتخار میکنه که فاعل فعلی بوده که با اختیار خودش به انجام رسیده

راستی اگه روزی مس قیمت طلا شد من میشم سلطان مس! میاد اون روز میاد.

تهدید مرد روبرویی

انتخاب کردن یا انتخاب شدن! مسأله این است...

مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد!

مس ,یعنی ,رو ,هم ,گاهی ,طلا ,رو انتخاب ,یعنی انتخاب ,انتخاب کردن ,میکنی و ,طلا شد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزشگاه برنامه نويسی